طبيب مسيحادم عشق
محمد ذاكري
اين روزها كه بيماري كرونا همچون توفاني وسيع، سراسر عالم را درمينوردد، قرباني ميگيرد و در برابر همه پيشرفتهاي علمي بشر و نظامهاي پيشرفته بهداشت و درمان كشورها «هل من مبارز» ميطلبد، اهميت نقش و كار پزشكان و ديگر پرسنل نظام درمان بيش از پيش بر همه مردم آشكار شده و ايشان در خط مقدم مبارزه با بيماري و نجات جان و روان مردم دنيا مجاهدت ميكنند. درد و بيماري جسم براي همه ملموس است و هرازگاهي مثل همين كرونا انسان و جامعه انساني را به خود ميآورد و به عجز و ناتواني خويش آگاه ميكند اما درد و بيماريهاي روح و فكر و روان همچون جهل و ناآگاهي و تعصبات و رسوم غلط و بياخلاقي در همه ادوار تاريخ بشر بوده است و امروز هم هست. كافي است سري به پيرامون بچرخانيم و در همه اعيان سياسي و اقتصادي و اجتماعي و علمي و... نشانهها و عوارض اين بيماريهاي مهلك را ببينيم. چهبسا همين ويروسي كه اين روزها بلاي جان مردم دنيا شده ناشي از همين بياخلاقي و بيمرامي علمي باشد. درمان و علاج اين دردها به تعبير حافظ «طبيب عشق» ميخواهد كه «مسيحادم است و مشفق» كه درد را در جان و فكر و روان انسان ببيند و درمان آن بشناسد و نسخه شفابخشي عرضه نمايد. فيلسوفان، روشنفكران و مصلحان اجتماعي هر يك به فراخور توان و زمينه و زمانه خود كوشيدهاند تا ضمن شناخت درد، نسخهاي براي درمان آن بنويسند يا به اجرا گذارند. اما در اين ميان انبياي الهي كه هاتفان بيتالغزل معرفت وحياني بودهاند به خلافت از باريتعالي در زمين ماموريت يافته و مظهر اسماء حسني و صفات علياي الهي همچون «طبيب» و «محيي» گشتهاند. خداوند حكيم كه خود طبيبالنفوس آدميان است و آشنا به درد و درمان گروهي از برگزيدگان خود را به رسالت و پيامآوري نزد خلق گسيل داشته و اين پيامآورانْ افزون بر اتصال به سرچشمه وحي و حفظ امانت در انتقال آن، طبيب امراض نفساني و روحاني و جسماني بندگان و محيي دلهاي مرده و ارواح افسرده و ظلمتزده بودهاند. در اين بين پيامبران اولوالعزم از مرتبتي شامخ نزد خلق و خداي در همه اعصار برخوردار بوده و جامع رسالت ايشان و خاتم مرتبت نبوت حضرت محمد مصطفي (كه درود خدا بر او و خاندان پاكش باد) است كه شفيق و شفيع فرزندان آدم ابوالبشر و رحمت واسعه الهي بر همه بندگان است و اين بيان آسماني وحي در حق اوست كه «و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين». نبي مكرم، طبيبي حاذق براي درمان همه دردهاي بشر در همه زمانهاست چنانكه ولي و وصي مطهرش در مورد او فرمود: «پيامبر طبيبي است كه براي درمان بيماران حركت ميكند، مرهمهاي شفابخش او آماده و ابزار داغ كردن زخمها گداخته، براي شفاي قلبهاي كور و گوشهاي كر و زبانهاي لال مهيا شده و با داروي خود، در پي يافتن بيماران فراموششده و سرگردان است.» اما وااسفا امروز كه بشر درگير مشكلات و تنازعات و بيماريهاي گوناگون جسمي و فكري و روحي و اجتماعي است، نام و راه و آيين و سيرت اين طبيب مشفق، آماج تعرض و اهانت و كژفهمي قرار گرفته است. در گوشهاي از جهان به بهانه آزادي بيان -كه مهمترين رهاورد بعثت انبيا براي بشريت است- با دستاويز كردن تصاويري موهن سعي در خدشه به تقدس ملكوتي وي دارند غافل از اينكه اين وهن، نه وهن پيامبر اسلام و آيين وي، بلكه وهن همه انبيا و آيينهاي وحياني است. در گوشهاي ديگر، گروهي كجرو و بددين به نام او دست به شنيعترين جنايات و رفتارهاي غيرانساني ميزنند و وقيحانه آن را اجراي واقعي شريعت محمدي(ص) نام مينهند و گروهي دانسته با ترويج خرافات و موهومات به نام دين از اين جريانات افراطي و انحرافي حمايت تئوريك و ايدئولوژيك ميكنند. در جايي ديگر نيز برخي ملبس به لباس پيامبر، با تشكيك در هدف رسالت وي، هدف را قدرتطلبي و نه احياي مكارم اخلاق بيان ميكنند و هر روز با كلام و رفتاري نابجا و نابخردانه به نام دين محمدي(ص) اما به طمع قدرت و جيفه دنيا، زنگاري بر اين آيين و آيينه روشن وارد كرده و پير و جوان را گامي از اين آيين وحياني دور ميكنند. «و شهادت ميدهم كه محمد (صليالله عليه و آله) بنده خدا و فرستاده اوست؛ خداوند او را با ديني آشكار و نشانهاي پايدار و قرآني نوشته شده و استوار و نوري درخشان و چراغي تابان و فرماني آشكاركننده فرستاد...» و شهادت ميدهم بر مظلوميت محمد، آيين آسماني و فرزندان و پيروان راستينش.